فوتبال در ایران برخلاف تمامی دنیا صنعتی سودآور به شمار نمی آید. اینجا همه چیز هزینه است و نکته بدتر آن که هزینه ها سال به سال برخلاف درآمدها تورمی چندبرابری را شاهد بوده و میزان ضرر انباشته در این رشته را سال به سال به مرتبه ویران کننده ای سوق می دهند. هزینه های […]
فوتبال در ایران برخلاف تمامی دنیا صنعتی سودآور به شمار نمی آید. اینجا همه چیز هزینه است و نکته بدتر آن که هزینه ها سال به سال برخلاف درآمدها تورمی چندبرابری را شاهد بوده و میزان ضرر انباشته در این رشته را سال به سال به مرتبه ویران کننده ای سوق می دهند.
هزینه های فوتبال با توجه به آنچه که ناشی از بدهی های قبلی و رشد لجام گسیخته قیمت ها و خرید خدمات بوده، اگر با خصوصی سازی واقعی و کسب درآمد از پخش تلویزیونی و سایر مبادی درآمدی همراه نشود، وضعیت موجود فوتبال را در ایران تبدیل به یک غول مهارناپذیر خواهد کرد که بی تردید این ورزش را به اضمحلال می برد.
البته نوشتن از آنچه که راه های درآمدی فوتبال در جهان بوده و آن را به ویترین اول ورزش دنیا تبدیل کرده و در کشور ما امکان اجرا ندارد، امری تکراری است که نمی خواهیم به آن بپردازیم چون گوشی شنوا و سازوکاری اجرایی در این خصوص نمی یابیم.
اما با این مقدمه، بهتر است به شرایط یک باشگاه دولتی هم اشاره کنیم که این روزها در چند رشته فعالیت می کند و این مطلب صرفا از سر دلسوزی و بیان راهکاری در این خصوص به رشته تحریر درآمده است.
نخست آن که زیر پوشش بردن رشته های مختلف از سوی باشگاه مس سونگون آذربایجان را تنها با یک استثنا می توانیم وارد بدانیم. این استثنا را بدون هرگونه حاشیه رفتن یا اشاره غیرمستقیم از تیمداری فوتبال در این مجموعه بیان می کنیم. دقیقا باید بگوییم که موفقیت فوتبال و رسیدن مس سونگون به دسته های بالاتر، میزان صرف هزینه و اشغال حجم وسیعی از بودجه باشگاه را به دنبال داشته و بالطبع راه تنفس سایر رشته ها را مسدود خواهد کرد.
متاسفانه فوتبال و هزینه هایش به عبارتی به یک «چاه ویل» می مانند و این رشته هرچه به لیگ برتر نزدیک شود، هزینه هایش تصاعدی و چندبرابری خواهد شد.
در این میان راهی غیر از ورزش هم هست که به خودکفایی صنعت مس آذربایجان و استقلال مالی آن از صنعت مس ایران برمی گردد؛ امری که فراتر از عرصه ورزش بوده و به موضوعی لاینحل طی سال های متمادی در داخل استان تبدیل شده است!
در عین حال تجربه باشگاه های بدون هوادار نیز در اطراف این تیم چیزی شبیه به استیل آذین، صبا باتری و همین «گسترش فولاد متوفی شهر خودمان» را به تصویر خواهد کشید. رسول خطیبی به عنوان یکی از چهره های شاخص فوتبال ایران به خوبی می داند که اگر چند تیم بزرگ لیگ برتری همچنان بزرگ مانده اند، از صدقه سر تماشاچیان و هواداران پرتعداد آنها می باشد و هر تیمی که این نیروی محرک انگیزشی را نداشته باشد، چند صباحی بیشتر دوام و قوام نخواهد داشت.
به جرات می توان گفت که تیمی غیر از تراکتور و ماشین در این شهر جایی و محلی از اعراب در راستای کسب موفقیت نداشته و این احتمال در مورد مس نیز ممکن است رخ دهد. چه در شهرهای دیگر نیز چنین امری محقق نشده و نمونه اَن تهران و تیم های سرخابی است که نیازی به گفتن ندارد و تیمی خارج از این دو را مردم اصلا از تلویزیون هم دنبال نمیکنند.
در عین حال اگر فشار مالی ناشی از تیمداری در فوتبال که هزینه و هزینه و هزینه است، باشگاه را ناتوان نسازد، چه بسا ممکن است میزان توجهات به رشته های اصلی مس از جمله فوتسال را با «چالش کاهشی» روبرو نماید!
توجه داشته باشیم که مس سونگون پرافتخارترین تیم فوتسال ایران است که امسال باید در جام باشگاه های آسیا نیز حضور داشته باشد و مباحث مطروحه در اطراف این تیم به خصوص اتفاقات روز جشن قهرمانی می تواند برای فصل پیش رو و بستن تیم تبعاتی منفی به همراه بیاورد.
مس سونگون ورزقان را در آغاز راهی که پیشتر تراکتورسازی، شهرداری و پتروشیمی تبریز رفته اند، می بینیم و این مقوله آینده ای روشن را برای آنها ترسیم نمی نماید. دلیل واضح نگارنده که در طول این سالیان فعالیت سه باشگاه یادشده با تعدد رشته ها و به نوعی از پا افتادن آنها در گرداندن تیم های متعدد را دیده، پیش بینی تکرار اتفاقات مذکور می باشد و جالب این که هر سه باشگاه مذکور با داشتن تیم های فوتبال عملا گرفتار مشکلات مالی شده و یا به تک رشته بودن و فروش امتیاز تیم فوتبال (کارخانه تراکتورسازی) متوسل شدند یا حیات و فعالیت ورزشی آنها یک بار برای همیشه متوقف شد.
- نویسنده : محمد آتش افرازه
Friday, 26 September , 2025