بام کشور – از حدود دو سال پیش تاکنون شرایط انتخاب سرمربی و یارگیری تیم فوتبال تراکتور تبریز حالتی شبیه بازی موش و گربه را به خود گرفته است. از یک سو شنیده می­شود که برای فصل آتی تیمی قدرتمند و پرمهره گردآوری خواهد شد و در جهتی دیگر در جبهه مخالف تاخیر در انتخاب […]

بام کشور – از حدود دو سال پیش تاکنون شرایط انتخاب سرمربی و یارگیری تیم فوتبال تراکتور تبریز حالتی شبیه بازی موش و گربه را به خود گرفته است.

از یک سو شنیده می­شود که برای فصل آتی تیمی قدرتمند و پرمهره گردآوری خواهد شد و در جهتی دیگر در جبهه مخالف تاخیر در انتخاب سرمربی جدید و صدور مجوز ادامه فعالیت سرمربی فصل گذشته در هاله­ ای از ابهام قرار می­گیرد.

تحت شرایط فوق از این طرف ادعای بستن تیم مطرح است و از آن طرف عملا با عدم امکان معرفی سرمربی، وضعیت بعدی کار یعنی انتخاب بازیکنان توسط سرمربی عملا امکان­پذیر نمی­شود.

این همان داستان بازی موش و گربه و یا قایم ­باشک ­بازی را تداعی می­کند و در این میان برگرفته از شرایط مذکور، این تیم تراکتور است که فرصت­ها را از دست می­دهد.

متاسفانه فوتبال ایران و تیم­های حاضر در لیگ برتر بر قاعده پول­محوری و صرف هزینه­ های گزاف متمرکز شده­ اند و بر این اساس کار اصولی بر پایه استعدادپروری و یا رفتن به سمت باشگاه ­داری حرفه ­ای در آن محلی از اعراب ندارد.

باشگاه­های متصل به کارخانجات دولتی یا معادن در این وضعیت از امکان هزینه­ کرد گسترده و سنگین برخوردارند و همین دست به جیب و نقد بودن چند باشگاه در فصل ترانسفر وضعیت فوتبال ایران را با افزایش بی ­رویه تورم درفصل جذب فوتبالیست­ها روبرو می­کند.

در این شرایط مسلما تیمی که با هزینه بخش خصوصی گردانده می­شود قادر به پیشبرد اهداف و ادعاهایش نخواهد بود و این همان داستان تراکتور است که در ابتدای فصل خواهان خرید ستاره­ هاست اما وقتی با بودجه محدود و شخصی خود وارد بازار می‌شود در مقابل تیم‌های سرخابی پایتخت و باشگاه­های معدنی و صنعتی وابسته به بیت­ المال کم می­آورد.

معتقدیم که چنین وضعیتی را مالک و مدیران باشگاه تراکتور باید بدون کوچک ­ترین هراس یا محافظه ­کاری عنوان نمایند و از رویابافی یا بیان شرایطی که قادر به تحقق آن نخواهند شد، اجتناب کنند تا در ذهن طرفداران دوگانگی از بابت آنچه که اظهار می‌شود با آنچه که عملاً انجام می­گیرد، به وجود نیاید.

تراکتور با توجه به شرایط موجود از سایر تیم­ها بسیار عقب مانده و نه تنها کادر فنی خود را معرفی نکرده بلکه در مارکتینگ فوتبال ایران نیز قادر به یارگیری نشده است و طبیعی است که وقتی کادر فنی یک تیم مشخص نیست، امکان یادگیری بر اساس نظر سرمربی نیز محقق نخواهد شد و بر اساس آنچه آمد، عقب ماندن تراکتور در شرایط کنونی دوبرابر سایر تیم­ها قلمداد می­شود چراکه هم کادر فنی و هم برنامه تقویتی که عمده توجه آن یارگیری است، فعلا از جمله ابهامات و شرایط غیرفعال این مجموعه به نظر می­رسد.

  • نویسنده : محمد آتش افرازه